دل نوشته ها

وب نوشته های یک معلم در باره انچه که هست و باید باشد

دل نوشته ها

وب نوشته های یک معلم در باره انچه که هست و باید باشد

سلطنت ارد(۳۷-۵۶ق م)

در کیلکیلیهء آسیای صغیر هم که سیسرو خطیب و سیاستمدار معروف در آنجا از جانب سنای روم حکومت داشت با آنکه سپاه روم محدود بود و احساسات عامه هم با حکومت

آنها مساعدت زیادی نداشت لشکر ارد نتوانست توفیقی حاصل کند و رومیها با ایجاد سوءظن بین ارد و سپاه پاکور موفق شدند پادشاه پارت را وادارند تا لشکریان خود را از سوریه و آسیای صغیر فرا خواند .در طی ده سال بعد هم که روم گرفتار اختلافات داخلی و درگیری بین مدعیان قدرت بود ارد نتوانست از پیروزی حران در انسوی فرات استفاده بکند.

در کشمکش بین دو سردار روم –پومپه و قیصر-هم که به جنگ معروف فارسال و  شکست پومپه منتهی شد اظهار تمایل او به پومپه بدون آنکه برای او مفید باشد مایهء کدورت قیصر از پارت شد که بلافاصله بعد از غلبه بر پومپه هم قصد تلافی شکست کراسوس را داشت

به علت منازعات داخلی روم تا مدتها نتوانست در شرق با اشکانیان درگیری پیدا کند و چهار سال بعد کهئ آماده حرکت به شرق شد به وسیله توطئه گران از پای درآمد.البته ارد در این ایام هم تحریکهایی هم در سوریه بر ضد روم کرد و کمک هایی نیز به بعضی از مدعیان قدرت وعده داده بود.اما در ارتباط با سیاست روم نقش قاطعی که شایسته یک فرمانروای فاتح باشد انجام نداد.در مدت ده سال منازعت داخلی روم ارد بیشتر در لذتهای حرمخانه بود.ودر افزودن زاد و رود.در این مدت ده سال پسر بزرگ ارد بنام پاکور و در این سالها شریک سلطنت پدر بود اشتغال به کار حرمسرا برای ارد سی پسر به بار آورد و لابد به همین نسبت دخترهایی هم حاصل شد.معهذا در پایان سلطنت ارد یک پسر محبوبش به نام فرهاد-فرهاد چهارم-تمام این زاد و رود پدر را از دم تیغ گذرانید لذا قلمرو اشکانی از لحاظ شاهزاده ای که لایق فرمانروایی باشد دچار قحطی شد و به زودی روم بهای چند شاهزاده ای که انجا ذخیره کرده بود خیلی بالا برد.کی میتوانست تصور کند که این سی شاهزاده فنا ناپذیر که در تعبیر اغراق پسندان عصر((برادر خورشید و ماه))محسوب می شدند تا به این اندازه فنا پذیر باشند؟اینکه ارد بعد از پاکور از بین تمام این فرزندان خویش به فرهاد که مادرش آوازه خوانی یونانی بود اظهار علاقه میکرد نشان میدهد سیاست فیل هلنی پارتها در این ایام به حوزهء حرمسرا هایشان هم نفوذ یافته است.همین لذتهای حرمسرا بود که برای ارد مجال آن را نگذاشت تا از اشتغال آنتونیوس سردار روم به عشق بد فرجام کلئوپاترا و از اختلاف بین این دومین مردان سه گانه روم بهره ای عاید دولت خویش کند.بالاخره وقتی ارد به اصرار یک سردار ماجراجو و پناهنده ی رومی-لابی نیوس-

که در دربار وی میزیست پاکور را با لشکر پارت همراه وی به سوریه فرستاد کشمکش با روم دوباره آغاز شد.پاکور در سوریه و فلسطین و لابی نیوس در آسیی صغیر پیشرفتهایی کردند چنانکه از فینیقیه و فلسطین تا کیلیکیه و داردانل وضع روم به خطر افتاد و لابی نیوس در بیرون از قلمرو پارت خود را امپراطور پارتیکوس خواند و با همین عنوان سکه زد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد